راضیه حسینی:
به نظرمان دیگر وقتش رسیده است که از «برههی حساس کنونی» گذر کنیم و به «برههی بیسابقهی کنونی» برسیم. با این سرعت تجربهی بیسابقهترین مسائل، میترسیم بهزودی با بیسابقهترین حالت بقا در موجودات زنده هم مواجه شویم و چندی بعد محققان ژاپنی یکی از ما را بردارند و ببرند آزمایشگاه برای تحقیق. آخرش هم متوجه نشوند چطور زنده ماندیم و بشویم اولین تجربهی ناموفق محققان در کشف یک چیز!
کاش میتوانستیم برای یک روز مورد بیسابقهای را تجربه نکنیم و برای یکبار هم که شده بگوییم فلان چیز هنوز مثل سابق است. زمان زیادی است که دیگر نمیتوانیم جملهای با مضمون «یادش بهخیر مثل سابق…» به کار ببریم. دیگر هیچچیز مثل سابق نیست.
در حال حاضر فقط میتوانیم خبر گرانشدنها را بخوانیم و بگوییم: «اااااا. یادته همین پارسال چقدر ارزون بود.» یا «اینم دیگه نمیشه خرید» یا «کاش ماه پیش بیشتر خریده بودیم».
البته هنوز یک اتفاق مانده است که بیسابقه نشده است و میتوانیم حتی به آن سابقهدارترین موضوع مملکت بگوییم. وعدهووعید مسئولان. این یکی مثل قبل پابرجاست، بدون تغییر، بدون کموکاست. هنوز هم مسئولان وعدهی تلاش برای بهتر شدن شرایط را میدهند. هنوز هم میگویند همه چیز باید ارزان شود. حقوق کارمند و کارگر باید متناسب با تورم شود، بازنشسته باید مستمری مناسب بگیرد و…
ما هم هنوز مثل قبل خوب گوش میکنیم، ولی چیزی نمیشنویم. فکر کنیم مدتی است گوشمان مشکل پیدا کرده است. خیلی مواقع برای خودش سوت میزند. خیلی چیزها را دیگر نمیشنود. دچار کری مقطعی شده است.
شاید هم حالتی برای بقا پیدا کرده است و با این کار میخواهد انرژی بیشتری برایمان بماند، بتوانیم از پس بیسابقهترین روزگار برآییم و کم نیاوریم. شاید آیندگان خیلیخیلی دور، وقتی فسیلهایمان را پیدا کردند با موجودات بیسابقهای در تاریخ مواجه شوند و روی بستهبندی فسیلمان بنویسند «بیسابقهترین فسیلهای تاریخ!»
- نویسنده : یزدفردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا

یکشنبه 14,دسامبر,2025